ریا
کسى که در عقیده و عمل خود خالص نیست در مرتبهاى از مراتب شرک قرار دارد. یکى از جلوههاى شرک ریا است. ریا عملى است که به انگیزه کسب محبوبیت در نزد مردم صورت مىگیرد؛ در حالى که فاعل آن عمل تظاهر مىکند که انگیزه او جلب رضایت خداست. کسى که عملى را به منظور جلب توجه و مدح مردم انجام مىدهد ولى چنین تظاهر مىکند که قصد او از انجام آن عمل تقرب پروردگار است، ریا کار است. اگر آن عمل عبادت باشد، مثل نماز، روزه و حج که شرط قبولى آنها قصد قربت است، عبادت فرد ریاکار باطل و عمل او حرام است. ولى اگر آن عمل عبادت نباشد بلکه عمل مباحى باشد که قصد قربت در آن شرط نیست، عمل مذکور مقرب نخواهد بود، ولى از لحاظ فقهى حرام نیست؛ اگر چه باعث نزدیکى به خدا نمىشود و حتى انسان را از خداوند دور مىسازد.
ریا در عبادت، هم رابطه انسان و خداوند را تضعیف مىکند و هم به رابطه با دیگران زیان مىرساند. رابطه انسان و خداوند در اثر ریا دچار ضعف مىشود زیرا چنین عملى به منزله بازیچه قرار دادن عبادات و استهزاء خداوند است. پس کسى که عبادتى را از روى ریا انجام مىدهد، از کسى که آن عبادت را ترک مىکند وضعیت بدترى دارد؛ زیرا اگر تارک عبادت، عبادت واجبى را ترک کند مرتکب یک عمل حرام شده است و اگر ترک عبادت مستحب نماید عمل حرامى انجام نداده است در حالى که عبادت کننده ریاکار، در صورتى که عبادت واجب را از روى ریا انجام دهد دو عمل حرام را مرتکب شده است: نخست ترک واجب کرده است و دیگر آن که مرتکب استهزاءخداوند شده است. اگر حتى آن عبادت مستحب باشد باز هم خداوند و عبادت او را به استهزاء گرفته است که عملى بسیار زشتتر است.
رابطه انسان بادیگران نیز در اثر ریا خدشه دار مىشود چرا که گویى انسان ریاکار به مکر و فریب دیگران روى آورده است و چنین کارى در واقع خروج از معیارهاى اخلاق اجتماعى است. ریاکار خواه در عبادت ریا کند و خواه در اعمال دیگر در هر صورت دیگران را دچار فریب کارى خود نموده است در نتیجه به طور کلى مىتوان گفت ریا کارى باعث تزلزل روابطه انسانى و اجتماعى است. ریا هم قلب انسان ریاکار را تیره مىکند و مانع رشد و کمال او مىشود و هم روابط اجتماعى را آسیبپذیر مىسازد؛ زیرا باعث از بین رفتن حس اعتماد در جامعه مىشود و انسانها را دچار سوءظن مىسازد سوءظن خود مانع از سهولت و سلامت روابط فرهنگى، سیاسى، اقتصادى و... است و فضاى جامعه را ناخوشایند و غیر قابل تحمل مىکند.
با توجه به تعریفى که ارئه نمودیم، ریا همواره عملى مذموم است. برخى از عالمان اخلاق، ریا را در دو نوع دانسته اند: ریاء مذموم و ریاء محبوب در نظر این عالمان، افعالى همچون پوشیدن لباس زیبا و زینت کردن خود در صورتى که متناسب با شأن فرد باشد ریا است، اما ریاء محبوب است. این عمل را به این دلیل ریا مىخوانند که فرد با پوشیدن لباس زیبا و تزیین خود، خواستار مقبولیت نزد مردم است و یا حداقل مىخواهد مورد نکوهش و عیبجویى مردم واقع نشو؛ پس نیت او توجه و رضایت مردم است.
به نظر مىرسد با توجه به بعضى روایات که هر ریایى را شرک معرفى مىکنند بهتر است ریا به گونهاى تعریف شود که ریا ء محبوب را نتوان در آن جاى داد. به عبارت بهتر تعریف ریا به گونهاى باشد که نتوان افعال مطلوب و غیر مذموم را مطلوب و ممدوح است، پس بهتر است آن را ریا نخوانیم چرا که در روایتى از امام صادق(ع) آمده است که: کل ریاء شرک (121) بدون شک هیچ عمل شرک آلودى نمىتواند مذموم نباشد و پوشیدن لباس زیبا و متناسب با شأن انسان، هرگز عملى مذموم نیست و نمىتوان آن را شرک دانست.
ریا کار مانند هر فرد دیگرى اعمال اختیارى خود را به انگیزه جلب منفعت و یا دفع ضرر انجام مىدهد. فرد ریاکار مىخواهد در ذهن وقلب مردم داراى منزلت بالایى باشد. او براى جلب نظر و رضایت مردم رضایت خداوند را نادیده مىگیرد و گویى مردم را بر خداوند مقدم مىشمارد او دو خطاى بزرگ دارد: اولا غافل است که قضاوت مردم درباره او به خواست و اراده الهى بستگى دارد و تأثیرى آن اعمال در خوش آمد یا تنفر مردم به دست خداوند است. اگر خدا بخواهد آن اعمال موجب جلب نظر و قضاوت خوب مردم نسبت به او مىشود و اگر نخواهد همان اعمال موجب تنفر مردم از وى مىشود پس ریاکار در اعتقاد به توحید افعالى دچار تزلزل و گمراهى شده است. ثانیا ریاکار گمان مىکند مردم در رساندن سود یا دفع ضرر از او مستقل هستند و توجه ندارد که تاثیر اعمال مردم در رساندن سود و جلوگیرى از ضرر به اراده خداوند وابسته است و آنان در تأثیر اعمال خود مستقل نیستند. این غفلت و بىتوجهى نیز به معناى بىتوجهى به توحید افعالى است که موجب مىشود فرد ریاکار به دایره شرک پا گذارد.
ریا موجب دورى از خداوند و نابودى عمل است. انسان را از خدا دور مىکند زیرا ریاکار از قدرت خداوند غافل مىشود و به جاى توسل به او در انجام کارهاى خود به غیر خدا متوسل مىشود. عمل را نابود مىکند زیرا کسى که عملى را براى غیر خدا انجام دهد پاداش آن را نیز باید از غیر خدا طلب کند و غیر خدا از دادن پاداش ناتوان است. خداوند در روز قیامت به ریاکاران مىگوید: پاداش کارهایتان را از کسانى طلب کنید که براى آنها کار کردهاید پس بنگرید که آیا در نزد آنها پاداشى براى شما وجود دارد؟! (122)
پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند:
لا یقبل اللَّه تعالى عملا فیه مثقال ذرة من ریاء (123)
خداوند عملى را که در آن ذرهاى ریا باشد نمىپذیرد.
در حدیث قدسى آمده است: من بهترین شریک هستم کسى که عملى را براى من و غیر من انجام دهد آن عمل را به آن غیر مىدهم. و نیز فرموده است فقط عملى را مىپذیرم که تنها و تنها براى من انجام شده باشد. (124)
من عمل لغیراللَّه و کله اللَّه الى عمله یوم القیامة (125)
کسى که براى غیر خدا عمل کند خداوند او را در روز قیامت به عملش وا مىگذارد.
در روایتى از امام صادق(ع) آمده است:
کل ریاء شرک، انه من عمل للناس کان ثوابه على الناس و من عمل للَّه کان ثوابه على اللَّه (126)
هر ریایى شرک است کسى که براى مردم کار کند پاداش او بر عهده مردم است و کسى که براى خدا کار کند پاداش او بر خداست.
اگر ریاکار در جلب نظر مردم موفق شود و تا مدتى مردم از او به نیکى یاد کنند به تدریج از خدا غافلتر مىشود و گمان مىکند که این خود اوست که مىتواند نیک نامى را براى خودش فراهم آورد. غافل از آن که خداوند ستارالعیوب، زشت کارى و ریاکارى او را پوشانده است. این غفلت موجب مىشود او در ارتکاب این گناه اصرار ورزد و تیرگى قلب خود را افزایش دهد.
یکى از آثار ریا این است که ریاکار قبل از هر کس دیگرى دچار سوء ظن مىشود او مانند هر خطا کار دیگرى دیگران را به کیش خود مىپندارد در نتیجه اعمال مردم صالح را با بدگمانى مىنگرد و احتمال مىدهد که آنان نیز همچون او ریاکار باشند. چنین فردى از آثار مثبت همنشینى با صالحان محروم مىشود و از فواید حضور در اجتماعات معنوى بىبهره مىماند.
اثر دیگر ریا در صورتى است که ریا کارى ریاکاران آشکار شود؛ در این صورت فضاى بىاعتمادى در اجتماع پدید مىآید و محیط برادرى و اعتماد آلوده مىشود.
مؤثرترین درمان ریا، بازنگرى و تأمل ریاکار در عقیده خود نسبت به خداوند است. اگر فرد ریاکار به یاد آورد که فقط خداوند، عالم و قادر على الاطلاق است و دیگران هیچ علم و قدرتى از خود ندارند، در خواهد یافت که فقط خداوند از نیکىها و بدىهاى نیت و عمل او آگاه است و فقط او قادر است منافع بنده خویش را تامین و ضررها را از او دفع نماید. پس به جاى توسل به مخلوقات ممکن و ناتوان به خداوند واجب الوجود قادر مهربان روى مىآورد و رفاه و نیک نامى و سعادت دنیا و آخرت را از او مىخواهد؛ چرا که هر موجودى غیر از خداوند متعال ضعیف است. چنان که خداوند متعال در آیه 73 سوره حج مىفرماید:
ان الذین تدعون من دون اللَّه لن یخلقوا ذبابا ولوا اجتمعوا له و ان یسلبهم الذباب شیئا لا یستنقذوه منه ضعف الطالب و المطلوب؛
کسانى راکه جز خدا مىخوانید هرگز حتى مگسى نمىآفرینند، هر چند براى آفریدن از آن اجتماع کنند و اگر آن مگس چیزى از آنان برباید نمىتوانند آن را باز پس گیرند. طالب و مطلوب هر دو ناتوانند.
یکى دیگر از راههاى مبارزه با ریا، توجه ریاکار به اثار سوء ریاست و این که در یابد حاصل ریاکارى چیزى جز تیرگى قلب، دورى از خدا، نابودى عمل، حسرت آخرت و بىبهرگى از همنشینى با مؤمنان نیست. براى مثال ریاکاران در ذهن خود عالم آخرت را ترسیم کنند و تصور کنند که انسانهاى گناهکار هم از آنان وضعیت بهترى دارند در حالى که ریاکاران در زمره مشرکان و خلد در عذاب هستند، گناهکاران از عذاب شرک ورزى در امان هستند و امید رهایى دارند. و یا این که تصور کنند انسانهاى مخلص، با زحمت کم به پاداش فراوان دست یافتهاند و آنان با عمل بسیار، چیزى جز عذاب نمىبینند. تصور این صحنههاى حسرت بار مىتواند فرد را از ریاکارى باز دارد.
راه دیگر درمان ریاکارى، آگاهى و توجه به پاداش عظیم اعمال خالصانه است. اگر کسى مقام مخلصان را بداند، انگیزه او در کسب مقام اخلاص بیشتر مىشود و به جاى تلاش ریاکارانه خواهد کوشید مراتب اخلاص خویش را بیافزاید.
و در پایان چه درمانى از این بالاتر که ریاکار بداند و بیندیشد که در اثر ریا از مصاحبت و دوستى با محبوب حقیقى محروم مىشود و هدایاى او حتى اگر کوچکترین شائبه ریا داشته باشد از سوى خداوند سریع الرضا و پروردگار خطاپوش مهربان باز پس فرستاده مىشود. باید از خداوند مهربان خواست تا او خود لذت خلوص را در کام ما قرار دهد و اخلاص را به ما عطا کند. توسل به خداوند و اولیاء مخلص او و به کارگیرى راههاى درمان ریا، مىتواند این تیرگى و ظلمت را از دل بزداید. انشاءاللَّه.
1 - ریا یعنى چه و ریاکار کیست؟
2 - چرا ریاکار از تارک عمل بدتر است؟
3 - چرا رابطه انسان با دیگران در اثر ریا خدشه دار مىشود؟
4 - چرا ریا باعث آسیبپذیر شدن روابط اجتماعى مىگردد؟
5 - اگر شخصى براى مقبولیت نزد مردم یا عدم عیب جویى مردم لباس زیبا بر تن کند کار ریاکارانهاى کرده است آیا مىتوان این ریا را محبوب دانست و نه مذموم؟ چرا؟
6 - چه عاملى در انسان باعث ریاکارى او مىگردد؟
7 - اشتباه و خطاى ریاکار در مقدم دانستن دیگران بر خدا و جلب نظر آنها چیست؟
8 - برخى از آثار ریا را ذکر کنید؟
9 - قول خداوند در قیامت به ریاکاران چیست؟
10 - چرا ریاکار دچار سوءظن مىگردد؟
11 - معرفت چه امورى موجب درمان ریا مىگردد؟
121 - اصول کافى، ج 2، ص 293، کتاب ایمان و کفر، باب ریاء، حدیث 3.
122 - جامع السعادات، ج 2، ص 387.
123 - همان.
124 - همان. صص، 389 - 388.
125 - همان، ص 388.
126 - اصول کافى، کتاب الایمان الکفر، باب ریاء، حدیث 3.