وبلاگ شخصی شهاب

زندگی هدیه خداوند به شماست و شیوه زندگی شما هدیه شما به خداوند است.

وبلاگ شخصی شهاب

زندگی هدیه خداوند به شماست و شیوه زندگی شما هدیه شما به خداوند است.

ریا

ریا

کسى که در عقیده و عمل خود خالص نیست در مرتبه‏اى از مراتب شرک قرار دارد. یکى از جلوه‏هاى شرک ریا است. ریا عملى است که به انگیزه کسب محبوبیت در نزد مردم صورت مى‏گیرد؛ در حالى که فاعل آن عمل تظاهر مى‏کند که انگیزه او جلب رضایت خداست. کسى که عملى را به منظور جلب توجه و مدح مردم انجام مى‏دهد ولى چنین تظاهر مى‏کند که قصد او از انجام آن عمل تقرب پروردگار است، ریا کار است. اگر آن عمل عبادت باشد، مثل نماز، روزه و حج که شرط قبولى آنها قصد قربت است، عبادت فرد ریاکار باطل و عمل او حرام است. ولى اگر آن عمل عبادت نباشد بلکه عمل مباحى باشد که قصد قربت در آن شرط نیست، عمل مذکور مقرب نخواهد بود، ولى از لحاظ فقهى حرام نیست؛ اگر چه باعث نزدیکى به خدا نمى‏شود و حتى انسان را از خداوند دور مى‏سازد.

ریا در عبادت، هم رابطه انسان و خداوند را تضعیف مى‏کند و هم به رابطه با دیگران زیان مى‏رساند. رابطه انسان و خداوند در اثر ریا دچار ضعف مى‏شود زیرا چنین عملى به منزله بازیچه قرار دادن عبادات و استهزاء خداوند است. پس کسى که عبادتى را از روى ریا انجام مى‏دهد، از کسى که آن عبادت را ترک مى‏کند وضعیت بدترى دارد؛ زیرا اگر تارک عبادت، عبادت واجبى را ترک کند مرتکب یک عمل حرام شده است و اگر ترک عبادت مستحب نماید عمل حرامى انجام نداده است در حالى که عبادت کننده ریاکار، در صورتى که عبادت واجب را از روى ریا انجام دهد دو عمل حرام را مرتکب شده است: نخست ترک واجب کرده است و دیگر آن که مرتکب استهزاءخداوند شده است. اگر حتى آن عبادت مستحب باشد باز هم خداوند و عبادت او را به استهزاء گرفته است که عملى بسیار زشت‏تر است.

رابطه انسان بادیگران نیز در اثر ریا خدشه دار مى‏شود چرا که گویى انسان ریاکار به مکر و فریب دیگران روى آورده است و چنین کارى در واقع خروج از معیارهاى اخلاق اجتماعى است. ریاکار خواه در عبادت ریا کند و خواه در اعمال دیگر در هر صورت دیگران را دچار فریب کارى خود نموده است در نتیجه به طور کلى مى‏توان گفت ریا کارى باعث تزلزل روابطه انسانى و اجتماعى است. ریا هم قلب انسان ریاکار را تیره مى‏کند و مانع رشد و کمال او مى‏شود و هم روابط اجتماعى را آسیب‏پذیر مى‏سازد؛ زیرا باعث از بین رفتن حس اعتماد در جامعه مى‏شود و انسان‏ها را دچار سوءظن مى‏سازد سوءظن خود مانع از سهولت و سلامت روابط فرهنگى، سیاسى، اقتصادى و... است و فضاى جامعه را ناخوشایند و غیر قابل تحمل مى‏کند.

با توجه به تعریفى که ارئه نمودیم، ریا همواره عملى مذموم است. برخى از عالمان اخلاق، ریا را در دو نوع دانسته اند: ریاء مذموم و ریاء محبوب در نظر این عالمان، افعالى همچون پوشیدن لباس زیبا و زینت کردن خود در صورتى که متناسب با شأن فرد باشد ریا است، اما ریاء محبوب است. این عمل را به این دلیل ریا مى‏خوانند که فرد با پوشیدن لباس زیبا و تزیین خود، خواستار مقبولیت نزد مردم است و یا حداقل مى‏خواهد مورد نکوهش و عیب‏جویى مردم واقع نشو؛ پس نیت او توجه و رضایت مردم است.

به نظر مى‏رسد با توجه به بعضى روایات که هر ریایى را شرک معرفى مى‏کنند بهتر است ریا به گونه‏اى تعریف شود که ریا ء محبوب را نتوان در آن جاى داد. به عبارت بهتر تعریف ریا به گونه‏اى باشد که نتوان افعال مطلوب و غیر مذموم را مطلوب و ممدوح است، پس بهتر است آن را ریا نخوانیم چرا که در روایتى از امام صادق(ع) آمده است که: کل ریاء شرک (121) بدون شک هیچ عمل شرک آلودى نمى‏تواند مذموم نباشد و پوشیدن لباس زیبا و متناسب با شأن انسان، هرگز عملى مذموم نیست و نمى‏توان آن را شرک دانست.

منشأ ریاکارى

ریا کار مانند هر فرد دیگرى اعمال اختیارى خود را به انگیزه جلب منفعت و یا دفع ضرر انجام مى‏دهد. فرد ریاکار مى‏خواهد در ذهن وقلب مردم داراى منزلت بالایى باشد. او براى جلب نظر و رضایت مردم رضایت خداوند را نادیده مى‏گیرد و گویى مردم را بر خداوند مقدم مى‏شمارد او دو خطاى بزرگ دارد: اولا غافل است که قضاوت مردم درباره او به خواست و اراده الهى بستگى دارد و تأثیرى آن اعمال در خوش آمد یا تنفر مردم به دست خداوند است. اگر خدا بخواهد آن اعمال موجب جلب نظر و قضاوت خوب مردم نسبت به او مى‏شود و اگر نخواهد همان اعمال موجب تنفر مردم از وى مى‏شود پس ریاکار در اعتقاد به توحید افعالى دچار تزلزل و گمراهى شده است. ثانیا ریاکار گمان مى‏کند مردم در رساندن سود یا دفع ضرر از او مستقل هستند و توجه ندارد که تاثیر اعمال مردم در رساندن سود و جلوگیرى از ضرر به اراده خداوند وابسته است و آنان در تأثیر اعمال خود مستقل نیستند. این غفلت و بى‏توجهى نیز به معناى بى‏توجهى به توحید افعالى است که موجب مى‏شود فرد ریاکار به دایره شرک پا گذارد.

آثار ریا

ریا موجب دورى از خداوند و نابودى عمل است. انسان را از خدا دور مى‏کند زیرا ریاکار از قدرت خداوند غافل مى‏شود و به جاى توسل به او در انجام کارهاى خود به غیر خدا متوسل مى‏شود. عمل را نابود مى‏کند زیرا کسى که عملى را براى غیر خدا انجام دهد پاداش آن را نیز باید از غیر خدا طلب کند و غیر خدا از دادن پاداش ناتوان است. خداوند در روز قیامت به ریاکاران مى‏گوید: پاداش کارهایتان را از کسانى طلب کنید که براى آنها کار کرده‏اید پس بنگرید که آیا در نزد آنها پاداشى براى شما وجود دارد؟! (122)

پیامبر اکرم(ص) فرموده‏اند:

لا یقبل اللَّه تعالى عملا فیه مثقال ذرة من ریاء (123)

خداوند عملى را که در آن ذره‏اى ریا باشد نمى‏پذیرد.

در حدیث قدسى آمده است: من بهترین شریک هستم کسى که عملى را براى من و غیر من انجام دهد آن عمل را به آن غیر مى‏دهم. و نیز فرموده است فقط عملى را مى‏پذیرم که تنها و تنها براى من انجام شده باشد. (124)

من عمل لغیراللَّه و کله اللَّه الى عمله یوم القیامة (125)

کسى که براى غیر خدا عمل کند خداوند او را در روز قیامت به عملش وا مى‏گذارد.

در روایتى از امام صادق(ع) آمده است:

کل ریاء شرک، انه من عمل للناس کان ثوابه على الناس و من عمل للَّه کان ثوابه على اللَّه (126)

هر ریایى شرک است کسى که براى مردم کار کند پاداش او بر عهده مردم است و کسى که براى خدا کار کند پاداش او بر خداست.

اگر ریاکار در جلب نظر مردم موفق شود و تا مدتى مردم از او به نیکى یاد کنند به تدریج از خدا غافل‏تر مى‏شود و گمان مى‏کند که این خود اوست که مى‏تواند نیک نامى را براى خودش فراهم آورد. غافل از آن که خداوند ستارالعیوب، زشت کارى و ریاکارى او را پوشانده است. این غفلت موجب مى‏شود او در ارتکاب این گناه اصرار ورزد و تیرگى قلب خود را افزایش دهد.

یکى از آثار ریا این است که ریاکار قبل از هر کس دیگرى دچار سوء ظن مى‏شود او مانند هر خطا کار دیگرى دیگران را به کیش خود مى‏پندارد در نتیجه اعمال مردم صالح را با بدگمانى مى‏نگرد و احتمال مى‏دهد که آنان نیز همچون او ریاکار باشند. چنین فردى از آثار مثبت همنشینى با صالحان محروم مى‏شود و از فواید حضور در اجتماعات معنوى بى‏بهره مى‏ماند.

اثر دیگر ریا در صورتى است که ریا کارى ریاکاران آشکار شود؛ در این صورت فضاى بى‏اعتمادى در اجتماع پدید مى‏آید و محیط برادرى و اعتماد آلوده مى‏شود.

درمان ریا

مؤثرترین درمان ریا، بازنگرى و تأمل ریاکار در عقیده خود نسبت به خداوند است. اگر فرد ریاکار به یاد آورد که فقط خداوند، عالم و قادر على الاطلاق است و دیگران هیچ علم و قدرتى از خود ندارند، در خواهد یافت که فقط خداوند از نیکى‏ها و بدى‏هاى نیت و عمل او آگاه است و فقط او قادر است منافع بنده خویش را تامین و ضررها را از او دفع نماید. پس به جاى توسل به مخلوقات ممکن و ناتوان به خداوند واجب الوجود قادر مهربان روى مى‏آورد و رفاه و نیک نامى و سعادت دنیا و آخرت را از او مى‏خواهد؛ چرا که هر موجودى غیر از خداوند متعال ضعیف است. چنان که خداوند متعال در آیه 73 سوره حج مى‏فرماید:

ان الذین تدعون من دون اللَّه لن یخلقوا ذبابا ولوا اجتمعوا له و ان یسلبهم الذباب شیئا لا یستنقذوه منه ضعف الطالب و المطلوب؛

کسانى راکه جز خدا مى‏خوانید هرگز حتى مگسى نمى‏آفرینند، هر چند براى آفریدن از آن اجتماع کنند و اگر آن مگس چیزى از آنان برباید نمى‏توانند آن را باز پس گیرند. طالب و مطلوب هر دو ناتوانند.

یکى دیگر از راه‏هاى مبارزه با ریا، توجه ریاکار به اثار سوء ریاست و این که در یابد حاصل ریاکارى چیزى جز تیرگى قلب، دورى از خدا، نابودى عمل، حسرت آخرت و بى‏بهرگى از همنشینى با مؤمنان نیست. براى مثال ریاکاران در ذهن خود عالم آخرت را ترسیم کنند و تصور کنند که انسان‏هاى گناهکار هم از آنان وضعیت بهترى دارند در حالى که ریاکاران در زمره مشرکان و خلد در عذاب هستند، گناهکاران از عذاب شرک ورزى در امان هستند و امید رهایى دارند. و یا این که تصور کنند انسان‏هاى مخلص، با زحمت کم به پاداش فراوان دست یافته‏اند و آنان با عمل بسیار، چیزى جز عذاب نمى‏بینند. تصور این صحنه‏هاى حسرت بار مى‏تواند فرد را از ریاکارى باز دارد.

راه دیگر درمان ریاکارى، آگاهى و توجه به پاداش عظیم اعمال خالصانه است. اگر کسى مقام مخلصان را بداند، انگیزه او در کسب مقام اخلاص بیشتر مى‏شود و به جاى تلاش ریاکارانه خواهد کوشید مراتب اخلاص خویش را بیافزاید.

و در پایان چه درمانى از این بالاتر که ریاکار بداند و بیندیشد که در اثر ریا از مصاحبت و دوستى با محبوب حقیقى محروم مى‏شود و هدایاى او حتى اگر کوچک‏ترین شائبه ریا داشته باشد از سوى خداوند سریع الرضا و پروردگار خطاپوش مهربان باز پس فرستاده مى‏شود. باید از خداوند مهربان خواست تا او خود لذت خلوص را در کام ما قرار دهد و اخلاص را به ما عطا کند. توسل به خداوند و اولیاء مخلص او و به کارگیرى راه‏هاى درمان ریا، مى‏تواند این تیرگى و ظلمت را از دل بزداید. ان‏شاءاللَّه.

سؤالات

1 - ریا یعنى چه و ریاکار کیست؟

2 - چرا ریاکار از تارک عمل بدتر است؟

3 - چرا رابطه انسان با دیگران در اثر ریا خدشه دار مى‏شود؟

4 - چرا ریا باعث آسیب‏پذیر شدن روابط اجتماعى مى‏گردد؟

5 - اگر شخصى براى مقبولیت نزد مردم یا عدم عیب جویى مردم لباس زیبا بر تن کند کار ریاکارانه‏اى کرده است آیا مى‏توان این ریا را محبوب دانست و نه مذموم؟ چرا؟

6 - چه عاملى در انسان باعث ریاکارى او مى‏گردد؟

7 - اشتباه و خطاى ریاکار در مقدم دانستن دیگران بر خدا و جلب نظر آن‏ها چیست؟

8 - برخى از آثار ریا را ذکر کنید؟

9 - قول خداوند در قیامت به ریاکاران چیست؟

10 - چرا ریاکار دچار سوءظن مى‏گردد؟

11 - معرفت چه امورى موجب درمان ریا مى‏گردد؟


پى‏نوشتها

121 - اصول کافى، ج 2، ص 293، کتاب ایمان و کفر، باب ریاء، حدیث 3.

122 - جامع السعادات، ج 2، ص 387.

123 - همان.

124 - همان. صص، 389 - 388.

125 - همان، ص 388.

126 - اصول کافى، کتاب الایمان الکفر، باب ریاء، حدیث 3.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد